در مشیت الهی خدا
نویسنده: بِرک پارسونز
من در طول سالها با بسیاری از مسیحیان صحبت کردهام که به من گفتهاند وقتی سرانجام به درک حاکمیت خداوند در نجات، نائل آمدند، احساس میکردند که انگار برای بار دوم به مسیح گرویدهاند. واقعیت این است که برای بسیاری از افرادی که این احساس را دارند، در واقع این اولین گرویدن آنها به مسیح است. زیرا ما تنها زمانی که به شناخت حقیقت وجود خداوند نائل میشویم نسبت به خودمان نیز شناخت حاصل میکنیم – که ما در گناه مرده بودیم و خدا با ارادهی مقتدر خود ما را در مسیح توسط روحالقدس زنده کرد. وقتی پی میبریم که نجات ما همه به خاطر فیض شگفتانگیز خداست، چشمانمان باز میشود. ما نه تنها میبینیم که خدا ما را نجات داد بلکه میبینیم که چگونه ما را نجات داد زیرا روح به ما کمک می کند تا در هر چیز که خداوند در طول زندگی ما طرحریزی کرده است تا برایمان نجات به ارمغان آورد تأمل کنیم.
ما مسیحیان میدانیم که چیزی به نام بخت، شانس یا قسمت وجود ندارد. ما درک میکنیم که مشیت در مسیحیت به معنی تصادف نیست. میدانیم که هرچیزی که پیش میآید دلیلی دارد و بر خلاف غیرایمانداران که اغلب اینطور میگویند، ما در واقع خدایی را که همه چیز را در کنترل دارد میشناسیم. ما دلیل آخر برای هر اتفاقی را میدانیم: جلال خداوند و خیریت نهایی و ابدی ما. ما بهعنوان مسیحی نمیتوانیم باور نکنیم که خدا حاکم مقتدر است زیرا اگر به حاکمیت مقتدرانه او ایمان نداشته باشیم در واقع به خدایی خدا ایمان نداریم. و اگر به حاکمیت مقتدرانه خدا ایمان داشته باشیم، باید به مشیت خدا نیز ایمان داشته باشیم. اگرچه اقتدار و مشیت به طور انکارناپذیری با هم مرتبطاند، اما یکسان نیستند. به بیان ساده، مشیت خدا بهانجام رساندن حاکمیت مقتدرانه خدا در هر چیز است. بنابراین،مشیت خوب و مشیت بد، مشیت خوش و مشیت ناخوش وجود ندارد، بلکه تنها مشیت است.
مشکل آنجاست که بسیاری از مسیحیان به درستی درک نمیکنند که خدا در واقع تمام آنچه را که میکند با مشیت خود میکند. چگونه است که در بسیاری از مواقع، مسیحیان در ارتباط با چیزهای خارقالعاده از مشیت خدا حرف میزنند، اما مشیت خدا را در تمام چیزهای کوچک زندگی درک نمیکنند؟ ما باید بفهمیم که هرآنچه در تمام آفرینش رخ میدهد به نحوی نتیجهی مشیت خداست، و باید درک کنیم که حکمرانی مشیت خداوند تثلیث ما بر تمام مخلوقاتش و تمام خلقت او باعث نمیشود که او مؤلف یا تصدیق کنندهی گناه باشد. راز باشکوهی در این امر نهفته است، اما این چیزی است که خدا در مورد خود آشکار نموده است. این حقیقت به جای آنکه ما را وادارد که خدا را سرزنش کنیم، ما را وامیدارد که خود را بهطور کامل، در حضور خدا، در منظر خدا، از حال تا ابد، تحت اقتدار خدا و برای جلال خدا به او بسپاریم.
این مقاله در مجله تیبلتاک و همچنین وبسایت لیگونیر منتشر شده است.